جولین بارنس دیسی و سینزیا بیانکو در پایگاه اینترنتی شورای روابط خارجی اروپا نوشتند: در طی دو دهه گذشته، رقابت دیرینه میان ایران و عربستان به ویژه پس از انقلاب های عربی سال 2011 موجب تشدید بی ثباتی و درگیری در خاورمیانه و شمال آفریقا بوده است. اما دو کشور اکنون و در نتیجه افزایش آسیب پذیری متقابل رویکرد جدیدی را در روابط دوجانبه اتخاذ کرده اند.
برای سعودی ها، بهبود روابط با ایران ناشی از درک این واقعیت بوده که آنها نمی توانند به لحاظ نظامی ایران را مهار کنند و اینکه ایالات متحده، به عنوان شریک امنیتی بلندمدت ریاض دیگر تمایلی به تقبل هزینه های مهار اقدامات ایران ندارد. در عین حال ایران نیز دریافته که کاهش تاثیرات تحریم های غرب لزوما مستلزم گشایش کانال های اقتصادی با دولت های عربی حاشیه خلیج فارس است. ریاض و تهران پس از سه سال گفتگوهای بی سروصدا، در مارس 2023 در پکن یک نقشه راه تنش زدایی در روابط دو جانبه را امضا کردند.
هرچند این تنش زدایی هنوز منجر به حل بلندمدت اختلافات نگردیده است، اما یکی از معدود مسیرهای دیپلماتیک برای مدیریت تنش های منطقه ای حتی در میانه چرخه افزایش تنش منطقه ای پس از بحران غزه بوده است. از زمان حملات 7 اکتبر به اسرائیل و متعاقبا تهاجم اسرائیل به غزه، ریاض تماس های خود با تهران برای مهار خصومت های گسترده تر را افزایش داده است. این تعاملات همچنان شکننده است و زیربنایی مبتنی بر بی اعتمادی متقابل دارد اما به نظر می رسد که هر دو طرف از نظر راهبردی آن را پذیرفته اند. یک مقام ارشد سعودی در ماه ژوئن گفت: «وقتی پای ایران به میان می آید، ضروری است که روابطمان را حفظ کنیم و ما به این کار ادامه خواهیم داد.» یک تحلیلگر ایرانی نیز در این باره گفت: «جنگ غزه به جای بدتر کردن روابط، به بهبود روابط دو کشور کمک کرده است.»
در حالی که محیط منطقه ای بی ثبات خاورمیانه به دنبال بحران اسرائیل و فلسطین و چالش های ناشی از مخالفت ایران با منافع غرب در ابعاد منطقه ای، هسته ای و جنگ اوکراین وضعیت بدتری به خود گرفته است، دولت های اروپایی اکنون باید این نزدیکی غیرمنتظره تهران و ریاض را نه به عنوان راهی برای فرار ایران از زیر فشارهای غرب بلکه به مثابه تحولی مثبت نگاه کنند. ریاض هم اکنون دارای نفوذ و اهرم اقتصادی فزاینده ای بر تهران است که می تواند در مهار تنش موثر باشد و اروپایی ها باید این دیپلماسی دو جانبه را برای ترویج ثبات منطقه ای مورد تشویق قرار دهند. سعودی ها می توانند ایران را برای پشتیبانی و یا حداقل عدم مانع آفرینی در مسیر دستیابی به آتش بس در غزه و جلوگیری از جنگ گسترده در لبنان تحت فشار قرار دهند. تعامل عربستان حتی می تواند موجب تشویق مذاکرات در دیگر مسائل حیاتی نظیر برنامه هسته ای ایران شود.
حتی اگر دولت دوم ترامپ کارزار فشار حداکثری علیه ایران را مجددا از سر بگیرد و روابط تهران با غرب وخیم تر شود، بعید است ریاض به شکل فعالانه ای برای توقف اقدامات سخت علیه ایران با نهادهای تصمیم گیری آمریکایی لابی کند، اما نفوذ عربستان بر تهران فضای لازم را برای تعامل ریاض با دو طرف فراهم خواهد ساخت. سیاست جدید عربستان مبنی بر ایجاد ضربه گیر استراتژیک ممکن است این کشور را تشویق به انعطاف پذیری در تعامل اقتصادی با ایران کند و ریاض خود را در جایگاه یک میانجی با ارزش بین ایران و آمریکا قرار دهد، به ویژه اگر روابط ریاض با دولت احتمالی ترامپ همچون گذشته مثبت باشد. اروپایی ها باید راه های حمایت از سعودی ها در ایفای چنین نقشی را مورد بررسی قرار دهند.
موضع منطقه ای آمریکا همچنان یک عامل حیاتی واگرایی بین عربستان و ایران به شمار می رود و همچنان موجب تغذیه تنش ها بین دو کشور خواهد شد. همانطور که یک مقام سابق ایرانی خاطر نشان ساخته، تلقی رایج در تهران این است که اعضای شورای همکاری خلیج فارس «بدون موافقت واشنگتن هیچ کاری در ارتباط با ایران انجام نخواهند داد.» این انگاره توضیح می دهد که چرا همکاری های اقتصادی بین ایران و عربستان رشد چندانی را شاهد نبوده و ریاض تمایلی به تضعیف تحریم های ایالات متحده ندارد. به علاوه، ریاض همچنان به دنبال یک معامله عادی سازی روابط با اسرائیل در عوض دریافت تضمین های امنیتی از ایالات متحده و دسترسی بیشتر به توانمندی های اطلاعاتی اسرائیل است؛ اقداماتی که تهران آنها را یک پالس تهدیدآمیز تلقی خواهد کرد.
غلبه بر این واگرایی همچنان تا حدی بستگی به این خواهد داشت که آمریکا و اروپایی ها به شکلی فعالانه عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل را به معامله ای ناسازگار با دیپلماسی دوجانبه بین ایران و عربستان تبدیل نکنند. ریاض قبلا اعلام کرده که از طریق معامله عادی سازی روابط با اسرائیل، یک اتحاد ضد ایرانی جدید را نخواهد پذیرفت. اروپایی ها باید ایالات متحده و به ویژه دولت احتمالی ترامپ را تشویق به دیدن ارزش ثبات آفرین این مسیرهای دوگانه کنند.
اگر دولت جدید ایران مایل به تعامل و مذاکره در مسئله هسته ای و سایر پرونده ها باشد، اروپایی ها باید عربستان را به عنوان کانالی برای کمک به تسهیل رفع تحریم های ضروری علیه ایران به عنوان بخشی از هرگونه توافقی جدید ببینند.
اروپایی ها می توانند به هر دو کشور در مدیریت تنش در رابطه با مداخلات منطقه ای آمریکا کمک کنند و تضمین نمایند که عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل موجب تضعیف دیپلماسی بین ایران و عربستان نخواهد شد.
اگر ایران از ورود به مذاکرات امتناع ورزد و روابط با غرب وخامت بیشتری پیدا کند، اروپایی ها باید همچنان عربستان را به عنوان یک میانجی با ارزش بین غرب و ایران ببینند.
نتیجه گیری
اروپایی ها باید تنش زدایی در روابط ایران و عربستان را به عنوان مکانیزمی با ارزش برای کمک به برقراری ثبات در تحولات منطقه ببینند که در میانه تاثیرات ویرانبار بحران غزه بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر می رسد. اروپایی ها باید از این فرآیند حمایت کنند تا بقای آن در برابر شوک های خارجی چه جنگ در لبنان، چه بحران دریای سرخ، چه افزایش تنش بین اسرائیل و فلسطین و چه به قدرت رسیدن مجدد ترامپ تضمین نمایند. هدف باید گذار از بحران غزه و سایر بحران های مرتبط به یک صلح منطقه ای پایدار باشد. اروپایی ها همچنین باید این موضوع را متوجه باشند که روابط ایران و عربستان می تواند یک چهارچوب حیاتی برای ایفای نقش دیپلماسی منطقه ای در مسائل کلان تر محل اختلاف اروپا با ایران باشد که بدون آن غرب همچنان با ریسک های تقابل مستقیم با تهران مواجه خواهد بود.
.
منبع:
خبر فوری | https://www.khabarfoori.com