تیم ملی فوتسال در مصاف با مراکش همان دو نیمه متفاوت و دو روی سکه همیشگی را داشت. یک بیست دقیقه با نمایشی ضعیف و آسیبپذیر و نیمه دیگر هیجانانگیز و تماشایی. این بار خبری از بازگشت جنونآسا و رستگاری نبود. بلکه یک صحنه تراژدی و تلخ را به تصویر کشید. شاگردان شمسایی در آخرین ثانیه مبارزه صاحب یک ضربه پنالتی نقطه دوم شدند و این آخرین شلیکی بود که میتوانست کار را به وقت اضافی و یک کامبک تاریخی را رقم بزند. آخرین شوت توسط سجاد یوسفخواه کوفته شد و آن توپ گرد بهسان همیشه و تمامی ضربات ما نغمه بیوفایی خواند، رفت و رفت تا به تیرک اصابت کند. همانطور که ضربه طارمی برابر پرتغال و علیرضا جهانبخش مقابل قطر، آه و افسوسها را بالا برد، ضربه یوسف خواه نیز با همان دژاووی نفرین شده اشکها را برای ما ایرانیها به همراه داشت. همان حسرتها.
تیم ملی فوتبال ایران با به زانو در آوردن ساموراییها بارقههای نور امید برای قهرمانی در آسیا زنده کرده بود و همچنین تیم ملی فوتسال با چنگ زدن به تمامی امتیازات لازم برای اولین بار در تاریخ بهعنوان تیم نخست از گروه خود صعود نمود و همه را برای تکرار موفقیت بزرگ متقاعد کرده بود. با ستارههای تکرار نشدنی و خوش قریحه که هر کدام و در هر پست در صف بهترینها ایستاده بودند. افق روشنتر از همیشه و توفیق نزدیکتر از قبل بود.
معمولا ما ایرانیها در ورزش، خوشحالیهایمان خیلی زود به هیچ گرفته میشود و در ثانیهای لبخندها خشک خواهد شد. شکست چهار بر سه برابر مراکش، همانند ناکامی با قطر، سایه روشنهای فراوانی را دارد و نکات تاکتیکی که زیادی را در پی خواهد داشت. در فوتسال اما میتوانیم گلهمند دوران آمادهسازی فاجعهبار باشیم. با کمترین بازی دوستانه نسبت به غولها. تیم شمسایی در صفآرایی با تیمی شکست خورد که بیش از 50 مسابقه را طی دو سال انجام داده بود و بهترین تیم دنیا شناخته میشد. همانها در نیمه دوم مقهور نمایش شگفتانگیز ستارههای ما شدند که همیشه با برزیلیهای تشبیه میشوند.
فوتسال ایران، ارباب آسیا و تیم چهارم رنکنیگ دنیا در مرحله یک هشتم نهایی از جام کنار رفت. نگرانیها پیرامون از کف رفتن تاج پادشاهی دو چندان شده. باید ما فوتسالیها به خودمان بگوییم “کس مفرست که دانی این ناقوس در عزای مرگ کیست؟”
این ناقوس در عزای مرگ تو به صدا درآمده است! بله برای فوتسال !
.
منبع:
خبر فوری | https://www.khabarfoori.com